گزارش اختصاصی آفتاب شمال معصومه سیروس
تو کوچهپسکوچههای شهر، همیشه زنهایی هستن که صدای زندگیشون کمتر شنیده میشه. زنهایی که باید هم مادر باشن، هم پدر. هم نان بیارن، هم مرهم باشن. این گزارش نگاهیست به واقعیتهای زندگی زنان سرپرست خانوار در استان گیلان؛ زنانی که هر روز، بیسروصدا، با دنیا میجنگن.
«باید میساختم، چون کسی نبود»
سمیه ۳۷ سالشه. شوهرش سه سال پیش به خاطر سرطان فوت کرد. یه دختر دوازده ساله داره و کارش خیاطیه. توی یه زیرزمین کوچیک در رشت کار میکنه و میگه:
«از وقتی تنها شدم، هیچکس جز خودم نبود. حتی خانوادهم گفتن بهتره برگردی خونه پدرت. ولی من گفتم باید روی پای خودم وایسم.»
آمارهایی که حرف میزنن
طبق آخرین گزارش سازمان بهزیستی گیلان، بیش از ۲۱ هزار زن سرپرست خانوار در استان زندگی میکنن. از این تعداد، نزدیک به ۶۰ درصد در حاشیه شهرها یا مناطق روستایی هستن.
بیش از نیمی از این زنان، مهارت خاصی برای کسب درآمد ندارن و بسیاریشون به مشاغل خانگی، دستفروشی یا خدمات غیررسمی مشغولن.
چالشها: از درآمد پایین تا نگاه جامعه
زنان سرپرست خانوار اغلب با چند مانع جدی روبرو هستن:
درآمد ناپایدار و بدون بیمه
نگاه ترحمآمیز یا حتی قضاوتگر جامعه
بیثباتی روانی بچهها
نبود حمایت جدی دولتی برای اشتغال پایدار
یکی از مسئولان محلی در مصاحبه با آفتاب شمال گفت:
«بیشتر این زنان هیچ پشتوانهای ندارن. آموزش مهارت و بازار فروش براشون فراهم نیست. فقط گاهی توی نمایشگاهها یا کارگاههای موقت شرکت میکنن که کفایت نمیکنه.»
اما امید هست…
طرحهایی مثل مشاغل خانگی، فروش آنلاین، یا ایجاد بازارچههای محلی اگر درست اجرا بشن، میتونن گرههای زیادی رو باز کنن. نمونه موفقش «طرح توانافزایی بانوان در آستانهاشرفیه» بوده که تونسته ۳۵ زن سرپرست خانوار رو به درآمد پایدار برسونه.
جمعبندی:
زنانی که بار یک زندگی کامل رو به تنهایی به دوش میکشن، نیاز به ترحم ندارن؛ نیاز به فرصت دارن. اگه زمینه توانمندسازیشون فراهم شه، نهتنها از پس زندگی خودشون برمیان، که جامعه رو هم با خودشون بالا میکشن.